محل تبلیغات شما

در مورد دو ابزار (شهود و منطق) در پیدا کردن پاسخ های سوالاتمان(می نویسم سوالات بخونید مجهولات) صحبت می کنم. در علم منطق و شهود این چنین تعریف می شوند.

مَنطِق دانش شناسایی و ارائهٔ روش درست اندیشیدن (تعریف کردن و استدلال کردن) است.»

شهود توانایی درک چیزی یا کسب دانش بدون نیاز به اثبات، مدرک و استدلال آگاهانه است.»

اگر بخواهیم روانشناسانه شهود را تعریف کنیم. دسترسی مستقیم به دانش ناخودآگاه، شناخت ناخودآگاه، حسگر درونی، بینش درونی به تشخیص الگوی ناخودآگاه و توانایی درک چیزی غریزی، بدون نیاز به استدلال آگاهانه.»

دو ابزار ذکر شده در درک حقایق  زندگی روزمره به وفور به کار می بریم.  مثلا هنگامی که یک معادله درجه دوم را ( یادگاری از ریاضیات دوران دبیرستان) حل می کنیم، در گیر استدلال منطقی شده ایم. اما هنگامی که به یک معادله نگاه می کنم، راه حل هایی به ذهنمان می رسد،  مرحله بیان شده به شهود نزدیک تر است تا استدلال منطقی.یا شکل کشیدن و تفکر شهودی برای پیدا کردن پاسخ سوال

اختلاف بین شهود و منطق

زمانی که شهود و منطق با هم هماهنگ باشند، همه چیز طبیعی است. اما هنگامی که شهود ما با منطق موافق نبود(مشکلی که در سال های اخیر  بسیار  با آن برخورد کرده ام)، در چنین شرایطی چه راهکاری باید به کار ببریم؟ از طرفی کار باید به سرعت انجام شود، زمان زیادی برای تصمیم گیری نداریم؟ شما چکار می کنید. به شهود اعتماد می کنید؟ من بارها سر این دو راهی قرار می گیرم، یک روز شهود را انتخاب می کنم روز دیگری منطق اما.

واقعا کدام ابزار باید به خدمت گرفت. آیا شهود خطر کردن زیاد نیست؟  شما شهود را یک میان بر می دانید. اصالت با کدام مورد است؟

شهود گرایی در خدمت منطق گرایی

سه گانگی علم، ادیان و تاریخ

راه کهکشانی به نام پارادایم شیفت

شهود ,منطق ,استدلال ,یک ,هنگامی ,دانش ,شهود را ,هنگامی که ,شهود و ,استدلال منطقی ,می کنم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کاش چشمان تو را شاعری غزل میکرد : ) جهان دانش صبوح سعادت